هر کسب و کاری با ریسکهایی روبرو است که میتواند بر عملکرد آن و در نهایت موفقیت یا شکست آن تأثیر بگذارد. اما ریسکهای تجاری مختلف – حتی موارد رایجی که همه شرکتها با آن مواجه هستند – بر هر سازمان به یک شکل تأثیر نمیگذارد. در نتیجه، رهبران یک شرکت باید نه تنها از ریسکهایی که با آن مواجه هستند، بلکه همچنین از احتمال وقوع مشکل و تأثیر تجاری آنها بر کسبوکار خود آگاه باشند.
این بخشی از مدیریت ریسک است، فرآیندی برای شناسایی، ارزیابی، تحلیل و بهبود فرآیندها و کنترل ریسکهای بالقوه کسب و کار. مشاوران و متخصصان مدیریت ریسک معمولاً ریسکها را بر اساس دسته بندیها یا انواع مختلف طبقه بندی میکنند. با این حال، خطرات همیشه جدا از هم نیستند. برخی از آنها در هم تنیده هستند، به این معنی که میتوان آنها را با هم گروه بندی کرد و به طور دسته جمعی مدیریت کرد.
با وجود تغییرات در نحوه طبقه بندی ریسکها توسط کارشناسان مختلف در این زمینه، ۱۳ نوع ریسک تجاری مهم، اعم از جاافتاده و نوظهور، وجود دارد که مدیران اجرایی کسبوکار و تیمهای مدیریت ریسک باید آنها را درک کنند. در این مقاله تلاش شده است این ریسکها به زبان ساده معرفی شوند تا در تصمیمگیریهای استراتژیک، عملیاتی و آیندهنگر به مدیران کمک کنند.
۱. ریسک استراتژیک
ریسک استراتژیک به مسائلی مربوط میشود که میتواند بر توانایی شرکت در اجرای اهداف استراتژیک خود و دستیابی به اهداف تجاری تأثیر بگذارد. این نوع ریسک همچنین به مزیتهای رقابتی یک سازمان در بازار و عوامل داخلی یا خارجی که میتواند آنها را کاهش دهد، مربوط میشود.
عناصر مورد نیاز برای مدیریت ریسک استراتژیک شامل مهارت و ثبات تیم مدیران ارشد و تیم مدیریت کسبوکار، توانایی سازمان در هدایت تغییرات کسبوکار یا بازار، توانایی آن در راهاندازی موفق محصولات و خدمات جدید و میزان انعطافپذیری آن در مواجهه با شرایط نامطلوب است. استفاده از ابزارهای تحلیلی، تحلیل کسبوکار و برنامهریزی مداوم برای پایش محیط کسبوکار و رقبا، نقش کلیدی در پیشبینی و کاهش این نوع ریسک ایفا میکند.
از آنجایی که ریسک استراتژیک طیف وسیعی از مسائل را در بر میگیرد، برخی از کارشناسان مدیریت ریسک بر این باورند که بسیاری (اگر نگوییم اکثر یا حتی همه) ریسکهای دیگر که در زیر آمده است، به طور بالقوه میتوانند در این دسته قرار بگیرند.
۲. ریسک عملیاتی
امیلی فروتیک، شریک مشاورهای در شرکت خدمات حرفهای KPMG و رهبر برنامه مدیریت ریسک Trusted Imperative در ایالات متحده، گفت: ریسک عملیاتی، نوع گستردهای از ریسک است که هر چیزی را که بر توانایی سازمان برای اداره مؤثر و کارآمد عملیات تجاری آن تأثیر بگذارد را شامل میشود.
مدیریت ریسک عملیاتی بر فرآیندها، رویهها، سیاستها، افراد و سیستمهایی که یک شرکت برای اجرای آنها برنامهریزی کرده و اطمینان از اینکه میتوانند در برابر رویدادهای نامطلوب مقاومت کنند، تأثیر میگذارد. نقش تحلیل فرآیندها و تحلیل کسبوکار در این نوع ریسک حیاتی است، چرا که شناسایی گلوگاهها و ناکارآمدیهای احتمالی، پیشنیاز تصمیمگیری درست برای کاهش ریسکهای عملیاتی است.
ریسک عملیاتی همچنین اغلب شامل ریسکهای مرتبط با زنجیره تامین و فروشندگان ثالث، عوامل محیطی و تاسیسات یک سازمان میشود، اگرچه برخی از مشاوران این موارد را به عنوان دسته ریسک جداگانه میبینند. به عنوان مثال، KPMG ریسکهای زیستمحیطی و ژئوپلیتیکی را به اندازه کافی مهم تلقی میکند که به عنوان یک نوع ریسک واحد در نظر گرفته شود.
دیگران چنین مواردی را تنها برای مشاغلی که به طور خاص در برابر آنها آسیبپذیر هستند، به عنوان ریسکهای مستقل در نظر میگیرند. برای مثال، یک تولیدکننده که برای کارکرد خطوط تولید خود به عدم توقف برنامهریزی نشده وابسته است، ممکن است ریسک تاسیسات را به عنوان یک دسته جداگانه در نظر بگیرد.
بیشتر بخوانید: مدیریت سازمانی چیست؟ تأثیر اصول مدیریتی بر سازمان

۳. ریسک فرآیند
با وجودی که ریسک فرآیند گاهی اوقات بخشی از ریسک عملیاتی در نظر گرفته میشود، اما به طور مکرر به عنوان نوع دیگری از ریسک ذکر میشود. این موضوع به طور خاص به این مرتبط است که آیا فرآیندهای تجاری مختلفی که از عملیات یک شرکت پشتیبانی میکنند، از فرآیندهای داخلی اصلی گرفته تا گردش کار دیجیتال و عملکردهای زنجیره تأمین، مؤثر، کارآمد و انعطافپذیر هستند یا خیر.
در غیر این صورت، یک سازمان باید تأثیرات پاییندستی را که شکاف فرآیند میتواند داشته باشد ارزیابی کند و تصمیم بگیرد که چگونه ریسکهای ناشی از آن را کاهش دهد. یکی از راههای کلیدی برای شناسایی این شکافها، انجام ارزیابی بلوغ فرآیندها است؛ چراکه این ارزیابی نشان میدهد کدام فرآیندها نیاز به بهبود یا بازطراحی دارند.
۴. ریسک مالی
همه شرکتها با ریسک مالی روبرو هستند که شامل عواملی است که میتواند بر جریان نقدینگی، سودآوری، ترازنامه و حتی توانایی پرداخت سازمان تأثیر بگذارد. ریسک مالی به گفته رزولوند «این نیست که قیمت سهام شما پایین بیاید».
او توضیح داد که عملکرد سهام، مثبت یا منفی، نتیجهای از چگونگی مدیریت ریسک مالی و سایر انواع ریسکهای تجاریای است که یک شرکت با آن مواجه است. مدیریت مؤثر این نوع ریسک مستلزم نظارت مستمر بر نسبتهای مالی کلیدی، پیشبینی دقیق جریانهای نقدی و سناریونویسی برای نوسانات اقتصادی است.
۵. ریسک انطباق
هر شرکتی الزامات نظارتی دارد که باید رعایت کند. علاوه بر این، شرکتهای خوشنام چارچوبی از سیاستها و رویههای حاکمیتی را برای اطمینان از مطابقت عملیات تجاری با استانداردهای داخلی و پاسخگویی مدیران کسبوکار نسبت به رعایت استانداردها ایجاد میکنند.
اینکه شرکتها تا چه حد با الزامات نظارتی و حاکمیتی مطابقت داشته باشند، میتواند بر عملکرد کسبوکار تأثیر بگذارد و سازمانها در صنایع به شدت تحت نظارت، مانند خدمات مالی، زمانی که در انجام وظایف انطباق کوتاهی میکنند، با پیامدهای بیشتری روبرو میشوند.
فرولیک گفت که توانایی یک شرکت در پیشبینی الزامات نظارتی و مدیریت روابط خود با سازمانهای تنظیمکننده نیز میتواند بر عملکرد آن تأثیر بگذارد. علاوه بر آن، نداشتن مستندات شفاف و ثبت دقیق فرآیندهای انطباق، میتواند خود به عاملی برای بروز تخلف یا جریمه تبدیل شود.
همه این موارد، ریسک انطباق را به یک موضوع مهم برای بسیاری از شرکتها تبدیل میکند. این دسته که گاهی اوقات به طور گستردهتری به عنوان ریسک نظارتی و انطباق یا ریسک نظارتی، انطباق و حاکمیت (Governance, Risk and Compliance – GRC) اشاره میشود، یک حوزه کلیدی در ابتکارات حاکمیت، ریسک و انطباق در سازمانها است.
۶. ریسک قانونی
ریسک قانونی یکی از مهمترین ریسکهایی است که هر کسبوکار با آن مواجه است؛ چراکه بیتوجهی به قوانین و الزامات حقوقی میتواند منجر به جریمه، از دست رفتن فرصتها یا حتی بسته شدن یک کسبوکار شود. این ریسک شامل مواردی مانند عدم رعایت تعهدات قراردادی، نقض قوانین صنفی و بازرگانی، مسائل ایمنی محصول، یا تخلفات کارکنان است.
سطح این ریسک بسته به نوع صنعت و نوع فعالیت شرکت متفاوت است. برای مثال، شرکتهای فعال در حوزههایی مثل تفریحات پرخطر یا صنایع غذایی، معمولاً بیش از دیگران در معرض شکایت یا پیگرد قانونی قرار میگیرند. از طرفی، کسبوکارهایی با قراردادهای زیاد، مخصوصاً با تأمینکنندگان متعدد، باید مراقب ریسک اختلافات قراردادی باشند.
استفاده از مشاوران حقوقی مجرب، بررسی دقیق قراردادها قبل از امضا، مستندسازی اقدامات قانونی، و پیگیری منظم تغییرات مقررات از جمله راهکارهای کلیدی برای پیشگیری و کاهش ریسکهای قانونی هستند.
۷. ریسک کلان اقتصادی
ریسک کلان اقتصادی به تأثیر عوامل اقتصادی خارج از کنترل سازمان، مانند رکود، تورم، افزایش نرخ بهره، یا بیثباتی ارزی اشاره دارد. این عوامل میتوانند بر هزینهها، درآمدها، زنجیره تأمین و حتی تصمیمات سرمایهگذاری شرکتها اثر بگذارند.
در شرایط فعلی، با افزایش نوسانات اقتصادی جهانی، تنشهای ژئوپلیتیکی، و تغییرات در سیاستهای تجاری و مالی کشورها، توجه به این نوع ریسک بیش از گذشته اهمیت دارد. شرکتهایی که به اقتصاد جهانی یا واردات و صادرات وابستهاند، معمولاً در برابر این ریسک آسیبپذیرترند.
برنامهریزی سناریو محور، متنوعسازی منابع درآمد و زنجیره تأمین، و رصد مداوم شاخصهای اقتصادی از جمله اقداماتی هستند که میتوانند اثر این نوع ریسک را کاهش دهند. مدیران باید بتوانند سریع و هوشمندانه به تغییرات اقتصادی پاسخ دهند و تصمیمهای مالی خود را با آیندهنگری تنظیم کنند.
۸. ریسک منابع انسانی
ریسک منابع انسانی به چالشها و تهدیدهایی اشاره دارد که مربوط به نیروی انسانی سازمان هستند. این ریسک میتواند شامل کمبود نیروی متخصص، نرخ بالای ترک شغل، نبود انگیزه و تعهد در کارکنان، یا رفتارهای غیراخلاقی و غیرحرفهای باشد.
کسبوکارها برای رشد و پایداری به تیمی قوی و توانمند نیاز دارند. اگر سازمان نتواند افراد مناسب را جذب و حفظ کند، یا ساختار منابع انسانی ناکارآمد باشد، بهرهوری و حتی فرهنگ سازمانی به خطر میافتد. همچنین، در شرایط بحرانی مانند بیماری یا بحرانهای خانوادگی کارمندان، عدم آمادگی برای جایگزینی یا پشتیبانی میتواند ریسکهای عملیاتی جدی به همراه داشته باشد.
برای مدیریت این نوع ریسک، باید به برنامهریزی نیروی انسانی، آموزش و توسعه مستمر، مدیریت عملکرد، و بهکارگیری سیستمهای ارزیابی منظم توجه ویژه داشت. ایجاد فرهنگ سازمانی شفاف و مبتنی بر اعتماد، یکی از قویترین راهها برای کاهش این ریسک است.
۹. ریسک فناوری
ریسک فناوری به خطراتی اشاره دارد که ناشی از استفاده، وابستگی یا نقص در زیرساختهای فناورانه سازمان هستند. این ریسک شامل مواردی مانند فرسودگی سیستمهای نرمافزاری یا سختافزاری، عدم بهروزرسانی بهموقع فناوریها، یا ناهماهنگی ابزارهای دیجیتال با نیازهای واقعی کسبوکار میشود.
در دنیای رقابتی امروز، فناوری نقش حیاتی در کارایی، سرعت و نوآوری دارد. اما همین اتکا به فناوری میتواند ریسکزا باشد؛ بهویژه اگر سیستمها دچار خرابی شوند یا پیادهسازی راهکارهای جدید باعث اختلال در روند کار شود. بسیاری از شرکتها، ناخواسته با انتخاب فناوری نامناسب یا اجرای ناقص سیستمهای جدید، خود را در معرض ریسک بالا قرار میدهند.
برای کاهش این ریسک، سازمانها باید به ارزیابی منظم سیستمهای فعلی، مدیریت چرخه عمر فناوری، آموزش کارکنان، و داشتن طرحهای پشتیبان (Back-up و Recovery) توجه کنند. همچنین، انتخاب آگاهانه و استراتژیک فناوریهای نو، باید با نیازهای واقعی کسبوکار همراستا باشد.
۱۰. ریسک امنیت سایبری
ریسک امنیت سایبری یکی از مهمترین چالشهای دنیای دیجیتال امروز است. این ریسک شامل احتمال حملات سایبری، نفوذ به شبکهها، سرقت اطلاعات محرمانه یا از کار افتادن سیستمها به دلیل نقص امنیتی میشود. بسیاری از این حملات میتوانند نهتنها باعث خسارات مالی شوند، بلکه اعتماد مشتریان و اعتبار برند را نیز بهشدت خدشهدار کنند.
گزارشها نشان میدهند که میانگین هزینه نقض دادهها برای شرکتها بسیار بالاست و روند تهدیدات سایبری نیز روزبهروز پیچیدهتر میشود. شرکتهایی که از دادههای حساس مشتریان، اطلاعات مالی یا زیرساختهای حیاتی استفاده میکنند، باید توجه ویژهای به امنیت دیجیتال داشته باشند.
برای مدیریت این ریسک، داشتن یک برنامه جامع امنیت سایبری ضروری است؛ از جمله بهروزرسانی مداوم سیستمها، استفاده از رمزگذاری، آموزش پرسنل در برابر فیشینگ و تهدیدات داخلی، و تعریف سطوح دسترسی. همچنین، همکاری با شرکتهای متخصص در امنیت اطلاعات میتواند نقش مهمی در کاهش ریسکها داشته باشد.
۱۱. ریسک داده
با رشد روزافزون وابستگی شرکتها به دادهها، ریسک داده به یکی از دغدغههای اصلی کسبوکارها تبدیل شده است. این ریسک نهتنها شامل تهدیدات امنیتی مربوط به افشای اطلاعات یا از دست رفتن دادههاست، بلکه به موضوعاتی مانند کیفیت داده، انسجام، دسترسپذیری و مدیریت مناسب اطلاعات نیز مربوط میشود.
شرکتهایی که به دادهها برای تصمیمگیری، تحلیل، خدمات مشتری یا عملیات روزانه تکیه دارند، باید مطمئن باشند که اطلاعاتشان دقیق، بهروز و قابل اعتماد است. ضعف در مدیریت داده میتواند منجر به تصمیمگیری اشتباه، کاهش کارایی و از دست رفتن فرصتهای بازار شود.
برای کنترل این ریسک، سازمانها باید سیاستهای مشخصی در زمینه حکمرانی داده (Data Governance)، یکپارچگی اطلاعات، نقشها و دسترسیها، و ذخیرهسازی امن داشته باشند. همچنین، یکپارچهسازی دادهها و سیستمها و تعریف شاخصهایی برای ارزیابی کیفیت داده و استفاده از ابزارهای مانیتورینگ میتواند ریسکهای پنهان در دادهها را کاهش دهد.
۱۲. ریسک هوش مصنوعی
با گسترش استفاده از هوش مصنوعی در کسبوکارها، ریسکهای مرتبط با این فناوری به موضوعی جدی تبدیل شدهاند. این ریسکها شامل ورود دادههای ناقص یا دارای سوگیری به مدلهای یادگیری ماشین، تصمیمگیری خودکار نادقیق، و نداشتن کنترل انسانی کافی بر خروجی سیستمهای هوشمند میشود.
علاوه بر ریسک فنی، استفاده بدون چارچوب از هوش مصنوعی ممکن است موجب نقض حقوق کاربران، آسیب به اعتماد مشتریان یا حتی مسئولیتهای قانونی جدید شود. شرکتهایی که صرفاً برای کاهش هزینه یا افزایش سرعت، بدون ارزیابی کامل، از الگوریتمهای هوشمند استفاده میکنند، خود را در معرض آسیبهای جدی قرار میدهند.
برای کاهش این ریسک، سازمانها باید چارچوب حاکمیت هوش مصنوعی داشته باشند، از جمله بررسی منظم عملکرد مدلها، آموزش تیمها در زمینه تفسیر نتایج و ایجاد شفافیت در فرآیند تصمیمگیری مبتنی بر هوش مصنوعی. همچنین، راهاندازی هوش مصنوعی برای ارائه خدمات هوشمند باید با رویکردی هدفمند، اخلاقمحور و منطبق با مقررات همراه باشد تا از بروز تبعات منفی جلوگیری شود.
۱۳. ریسک شهرت
ریسک شهرت به آسیبهایی اشاره دارد که ممکن است اعتبار برند یا تصویر عمومی یک شرکت را تحت تأثیر قرار دهد. این نوع ریسک اغلب در نتیجه مدیریت ضعیف سایر ریسکها مانند ریسک حقوقی، عملیاتی یا امنیت سایبری بهوجود میآید. اما در بسیاری از مواقع، خود بهتنهایی میتواند تبعات جدی برای یک کسبوکار داشته باشد.
در عصر شبکههای اجتماعی و سرعت بالای انتشار اخبار، حتی یک خطای کوچک میتواند در مدت کوتاهی به بحرانی رسانهای تبدیل شود. بیتوجهی به انتظارات مشتریان، واکنش نامناسب به شکایات عمومی، یا عدم شفافیت در زمان بحران، از جمله عوامل تشدیدکننده ریسک شهرت هستند.
مدیریت این ریسک نیازمند سیاستهای ارتباطی دقیق، پاسخگویی سریع و شفاف در زمان بحران، و پایش مستمر برداشت عمومی از برند است. برندهایی که ارزشهای اخلاقی و مسئولیتپذیری اجتماعی را بهدرستی پیادهسازی میکنند، معمولاً در برابر این ریسک مقاومترند.
بهترین روشها برای مدیریت ریسکهای تجاری
برای مدیریت مؤثر ریسکهای تجاری، اولین گام شناسایی دقیق تهدیداتی است که میتوانند عملکرد، سودآوری یا اعتبار سازمان را تحت تأثیر قرار دهند. پس از شناسایی، باید برای هر ریسک، ارزیابی جامعی از میزان احتمال وقوع و شدت اثر آن انجام شود. این تحلیل معمولاً در قالب ابزارهایی مانند طبقهبندی ریسک و ثبت ریسک (Risk Register) مستند میشود تا امکان پیگیری و مدیریت ساختاریافته ریسکها فراهم شود.
در مرحله بعد، مدیران باید براساس ظرفیت ریسکپذیری سازمان تصمیم بگیرند که کدام ریسکها را بپذیرند، کدام را کاهش دهند و برای کدامها اقدامات پیشگیرانه یا جایگزین در نظر بگیرند. ایجاد تعادل بین ریسکپذیری و محافظهکاری در تصمیمگیریها، یکی از کلیدیترین اصول در این فرآیند است.
نکته مهم اینجاست که مدیریت ریسک یک فعالیت ایستا و یکباره نیست. با تغییر شرایط بازار، قوانین، فناوری یا اولویتهای استراتژیک، استراتژیهای مدیریت ریسک نیز باید بهروزرسانی شوند. همانطور که رزولوند اشاره میکند، در سازمانهای حرفهای، ثبت ریسک فقط یک سند رسمی نیست بلکه یک ابزار زنده و فعال در دل عملیات روزانه سازمان است.
در نهایت، یک برنامه مدیریت ریسک موفق باید به همه واحدهای سازمانی کمک کند تا با آمادگی ذهنی و عملی، در برابر عدمقطعیتها واکنش مناسب نشان دهند. اجتناب کامل از ریسک نه ممکن است و نه مفید؛ بلکه شناخت ریسکها، داشتن برنامهای انعطافپذیر و استفاده از فرصتهای نهفته در دل تهدیدها، کلید رشد پایدار در فضای پرنوسان امروزی است.
نتیجهگیری
در این مقاله از مجله میراکام با نمونه ریسک های سازمانی آشنا شدیم و متوجه شدیم که مدیریت ریسک، صرفاً یک ابزار کنترلی نیست؛ بلکه یکی از پایههای اصلی تصمیمگیری آگاهانه در هر کسبوکار موفق است. شناسایی درست ریسکها و واکنش هوشمندانه به آنها، میتواند از وقوع بحرانهای پرهزینه جلوگیری کرده و مسیر رشد سازمان را هموارتر کند.
اگر بهدنبال ساختن زیرساختی قدرتمند برای مواجهه با چالشها هستید، مدرسه تحول دیجیتال میراکام در کنار شماست. با دریافت آموزشهای تخصصی و مشاورههای متناسب با نیاز سازمانتان، میتوانید ریسکها را بهتر تحلیل، مدیریت و حتی به فرصت تبدیل کنید. آینده را با آمادگی بسازید.
سؤالات متداول
۱. ریسک تجاری چیست؟
ریسک تجاری به هر تهدید یا عدمقطعیتی گفته میشود که میتواند بر اهداف، عملکرد یا سودآوری یک کسبوکار تأثیر منفی بگذارد. این ریسکها ممکن است داخلی یا خارجی و قابل پیشبینی یا ناگهانی باشند.
۲. ریسک تجاری در مدیریت سرمایهگذاری به چه معناست؟
ریسک تجاری در مدیریت سرمایهگذاری به احتمال کاهش بازدهی یا زیان ناشی از عملکرد ضعیف شرکت مورد سرمایهگذاری اشاره دارد، حتی اگر شرایط کلی بازار مناسب باشد.
۳. چرا مدیریت ریسک های سازمانی برای شرکتها اهمیت دارد؟
مدیریت ریسک به شرکتها کمک میکند تا با شناخت تهدیدها و آمادگی در برابر آنها، از آسیبهای جدی به منابع، اعتبار و سودآوری خود جلوگیری کنند. در فضای رقابتی امروز، نداشتن برنامه مدیریت ریسک میتواند به بحران منجر شود.
۴. تفاوت بین ریسک عملیاتی و ریسک فرآیند چیست؟
ریسک عملیاتی به مشکلات گستردهتری مانند نقص در سیستمها، نیروی انسانی یا سیاستها مربوط میشود، در حالی که ریسک فرآیند به ناکارآمدی یا گلوگاههای خاص در جریان انجام کارها و فرآیندهای روزانه اشاره دارد.
۵. آیا همه شرکتها با ریسکهای یکسانی مواجه هستند؟
خیر. نوع و شدت ریسکها بسته به صنعت، اندازه شرکت، محل فعالیت و نوع مشتریان متفاوت است. به همین دلیل، مدیریت ریسک باید متناسب با شرایط هر کسبوکار طراحی شود.
۶. برای شروع مدیریت ریسک در کسب و کار و سازمانم باید چه کار کنم؟
شما میتوانید با شناسایی انواع ریسکهای کلیدی و تحلیل تأثیر آنها شروع کنید. سپس ثبت ریسک و تعریف راهکارهای کنترلی را آغاز کنید. برای این مسیر، دریافت آموزش و مشاوره تخصصی از مدرسه تحول دیجیتال میراکام میتواند یک انتخاب مطمئن باشد.