هر کسی که در یک محیط تجاری زندگی می کند، چه به عنوان یک کارآفرین یا به عنوان یک کارمند، باید اصطلاح “تجارت اصلی” را شنیده باشد. با این حال، اگرچه این اصطلاح کاملاً ریشهدار است و اغلب استفاده میشود، آیا میتوانید پاسخ دهید که تجارت اصلی شرکت شما چیست؟ یا قبل از آن می توانید پاسخ دهید که این اصطلاح به چه معناست؟

کسب و کار اصلی چیست؟
کسب و کار اصلی به چیزی مانند کسب و کار اصلی شرکت، هسته تجاری ، تمرکز فعالیت آن، یا همچنین دلیلی که باعث شروع این شرکت در وهله اول شده است، اشاره دارد.
معمول است که هسته تجاری با استراتژی های رقابتی شرکت اشتباه گرفته شود، با این حال، آنها چیزهای متفاوتی هستند. استراتژیها و روشهای عمل متعاقب تعریف تمرکز کسبوکار هستند، زیرا برای یک کسبوکار اصلی میتوانیم برای مثال معیارهای عملکرد، فروش یا ارتباط متفاوتی ایجاد کنیم. برای دریافت تصویر بهتر، صنعت خودرو را تصور کنید.
در یک حوزه عملیاتی، مشاغل اصلی مختلفی وجود دارد : برای یک خودروساز، تجارت اصلی آن تولید خودروهای محبوب خواهد بود، در حالی که برای دیگری خودروهای کششی خواهد بود و دیگری ممکن است تمرکز خود را بر روی خودروهای لوکس داشته باشد. علیرغم اینکه همه در یک بخش هستند، هر کدام تمرکز متفاوتی برای برآورده کردن خواسته های خود دارند. استراتژی ها و اقدامات آنها متفاوت و سازگار خواهد بود تا به مردم اطلاع دهند که کسب و کار اصلی آن چیست و چه چیزی آن را از رقبای خود متمایز می کند.
اهمیت تعریف کسب و کار اصلی
هرچه این تعریف دقیقتر باشد، شانس شرکت برای سالم ماندن بیشتر خواهد بود؛ زیرا این مفهوم مبنایی برای مشخصکردن بازار فعالیت، شناخت مشتریان و درک نیازها یا مشکلاتی است که باید برطرف شوند.
کسبوکار اصلی شما همیشه فقط به محصول یا خدمتتان محدود نمیشود، بلکه به آنچه سازمان به بهترین شکل انجام میدهد و آنچه در بازار متمایزتان میکند مرتبط است. این تمایز میتواند در نحوه ارتباط با مشتری، شکل ارائه خدمات، سیاستهای قیمتی یا حتی در استفاده از فناوری و نوآوریهای جدید باشد.
تعریف درست کسبوکار اصلی با کمک تحلیل کسب و کار به سازمان امکان میدهد از فرصتهای مناسب استفاده کند و اولویتها را هوشمندانه انتخاب نماید تا در حوزه فعالیت خود به مرجع تبدیل شود. این امر تصمیمگیری استراتژیک قاطعانه، همسویی تیم با اهداف و تعیین جهت سرمایهگذاریها را تسهیل میکند. همچنین پاسخ روشنی برای پرسشهایی مانند: کدام فعالیتها قابل برونسپاری هستند، چه مشتریانی باید هدف قرار گیرند و برنامه رشد در برابر رقبا چگونه باید باشد، ارائه میدهد.
به طور خلاصه، تعریف هسته تجاری به کمک تحلیل کسب و کار به شرکت اجازه میدهد با اهداف خود هماهنگتر باشد و مسیری سالم، پایدار و ارگانیک برای رشد ترسیم کند.
من کار اصلی خود را نمی دانم، حالا چه؟
هرچه تمرکز کسبوکار شما شفافتر و دقیقتر باشد، شناسایی نقاط قوت و مزایایی که شرکت شما میتواند به مخاطبان هدف شما ارائه دهد آسانتر است.
عملی ترین راه برای شناسایی، پاسخ واضح به چند سوال ساده است:
۱ . من چه میفروشم؟ چه کاری را بهتر انجام دهم؟
در این مرحله، مهم است که نه تنها در مورد خود محصول، بلکه در مورد تجربه ایجاد شده نیز فکر کنید.
به عنوان مثال، عکاسان لحظات را ضبط می کنند، اما برای یکی، کار اصلی آنها تحویل سریع در قالب دیجیتال است، در حالی که برای دیگری، تولید آلبوم های چاپی است.
۲ . چه چیزی شرکت من را از رقبای من متمایز می کند؟
دانستن اینکه بازار چه کاری انجام می دهد یا نوع محصول و خدماتی که ارائه می شود، کلید ایجاد کسب و کار اصلی شما است . اگر جایگاه شما با رقیب شما یکی است، به این فکر کنید که تفاوت شما در کجاست: در قیمت؟ کیفیت؟ نوآوری؟ رقیب شما از چه فرصت هایی استفاده نکرده است؟
۳ . شخصیت من کیست؟
پاسخ به این سوال برای جلب مشتری و دستیابی به دسترسی مطلوب از اهمیت بالایی برخوردار است. شخصیت شما ویژگی هایی است که مخاطب هدف ایده آل شما را تشکیل می دهد. با درک مشتری است که میدانید چگونه محصولات و خدماتی را ایجاد کنید که قادر به برآوردن خواستهها یا حل مشکلات باشند. با تعریف کردن مخاطبان هدفتان است که تحقیق برای شناخت عادات مصرف آنها آسان تر می شود.
توجه به این نکته مهم است که با رشد یا اجرای نوآوری های یک شرکت، کسب و کار اصلی آن ممکن است تغییر کند، بنابراین مهم است که به طور معمول این مسائل را بررسی کنید.
روی کسب و کار اصلی خود تمرکز کنید
با یک کسب و کار اصلی کاملاً تعریف شده، شرکت شما قادر خواهد بود بر دلیل وجودی خود تمرکز کند، که از اتلاف وقت زیاد برای اختصاص دادن به یک فعالیت متوسط که می تواند پتانسیل رقابتی آن را خراب کند، جلوگیری می کند.
برای تصمیم گیری قاطعانه، آن را شناسایی کرده و به همکاران خود و کل بازار اطلاع دهید. از فعالیتهای انجامشده در شرکت خود نظرسنجی کنید و فهرست کنید کدام فعالیتها را میتوان برونسپاری کرد، یا آن فعالیتهای تکراری و معمولی را که میتوان با نرمافزار مدیریتی که قادر به مدیریت فرآیندها و اسناد است، سریعتر انجام داد.
Neomind معتقد است که باید از زمان برای تدوین برنامه های استراتژیک برای رسیدن به کسب و کار اصلی استفاده کرد.
به همین دلیل است که ما BPMS را ارائه می دهیم، پلتفرمی که می تواند تجارت شما را به صورت دیجیتالی متحول کند، وظایف شما را دیجیتالی کند، هزینه های شما را کاهش دهد، فعالیت ها و مشاوره ها را بسیار سریعتر انجام دهد، از طریق یک رابط دوستانه میتوانید با ماژول های مدیریت فرآیند و اسناد، و در نهایت، ارائه شاخصهای بنیادی، درک و تجزیه و تحلیل کنید که چگونه و کجا کسب و کار شما میتواند بهبود یابد.
با BPMS، فرآیندهای خود را سرعت بخشیده و استاندارد می کنید، گردش را کنترل می کنید و مخزن اسناد خود را سازماندهی می کنید، اطلاعات سریع و دقیق را در کف دست خود به دست می آورید، ارتباطات بین همکاران خود را بهبود می بخشید، همچنین با ایجاد تیم هایی با تمرکز بر کسب و کار اصلی، به شرکت شما کمک می کند .
آیا می خواهید در مورد ویژگی های BPMS بیشتر بدانید یا با یکی از مشاوران ما صحبت کنید؟
تمرکز خود را روی کسب و کار خود نگه دارید و ما به شما در مدیریت آن کمک خواهیم کرد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد BPM، از شما دعوت می کنیم مقالات ما را بخوانید: